|
ستایش مهربون ستایش مهربون ❀ستایش خوش زبون |
||||||||||||||||
|
سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:, :: 11:19 :: نويسنده : مامان منصوره
سلام خوبین خوشین دوست های من من این داستان تقدیم می کنم به همه شما خودم وقتی این داستان رو خوندم خییییییلی تحت تأثیر قرار گرفتم پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله: از مباركي زن اين است كه فرزند نخست او دختر باشد
اولین روز بعد از عروسی ابتدا پــــدر و مــادر پســـر آمـدن... سهم من از دنیا ، دختر کوچکی است به بزرگی تمام عشق هایی که تا به حال تجربه شده است ! ستایش من عاشقتم دخترم ستایش گلم داشتن یه دختر بهترین چیزیه که یه زن میتونه داشته باشه .....! دختری شبیه خودش که اگه روزی مامان نبود همه با دیدن دختر یادش بیفتن هر کجا هستم ,باشم,آسمان مال من است.پنجره ,فکر,هوا,عشق,زمین مال من است خوشبختی نگاه خداست، دعایت میکنم که خداوند هرگز چشم از تو بر ندارد ......!
نظرات شما عزیزان:
سلام خوبید عکسای ستی جون خیلی قشنگ بود متنهای خیلی قشنگی هم نوشته بودی . منم دقیقا موافقم که هیچی دختر یا خواهر نمیشه و همیشه هز اینکه خواهر ندارم غصه میخورم چون واقعا همدم و دلسوزه .
.gif){kind=small}
داستان زيبايي بود منم موافقم هيچ كس به اندازه دختر به فكر و همدرد پدر و مادر نيست. مادر شوهرم دختر نداره و خيلي تنهاست
د وست وهمکار مامان وبابا
 ساعت9:06---8 بهمن 1391
تصاویر زیبایی از دخمل مخملی گذاشتی صدو بیست ساله بشه .داستانت خیلی قشنگ بود .موفق باشید.
پاسخ: ممنون . د وست وهمکار مامان وبابا
ساعت9:04---8 بهمن 1391
تصاویر زیبایی از دخمل مخملی گذاشتی صدو بیست ساله بشه .داستانت خیلی قشنگ بود .موفق باشید.
پستت خیلی خوندنی و قشنگ بود....
درسته....دقیقا همین طوره.... البته نه دقیقا همشون.....!
ان شالله که خدا همیشه حافظش باشه
داستان قشنگي بود و تا حد خيلي زيادي به حقيقت نزديك بود
من خودمو ميگم هر لحظه به ياد مامان و بابام هستم الآن دارن چيكار ميكنند مريض نباشند تنها نباشند و هر روز باهاشون در تماس هستم البته به مادرشوهرم هم زنگ ميزنم آخه اون هم دختر نداره هميشه دلم براش ميسوزه آخه كسيو نداره كه باهاش بشينه درد دل كنه و راحت باشه و هيچ كس جاي دخترو نميگيره حالا كه كيانا رو دارم خيالم راحته آخه يك پشتوانه با احساس و دلسوز دارم كه چشمهاش واسم پر از اشك ميشه
درباره وبلاگ  وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم 7 دی 1389 ساعت 5 عصر در بیمارستان آریا اهواز خدای مهربون یه دختر ناز و دوست داشتنی به ما هدیه داد ما اسم این فرشته نازنینو ستایش گذاشتیم ستایش یعنی شکر و سپاس این وبلاگ درست شده تا خاطرات ستایشو تو خودش نگه داره تا وقتی که بزرگ شد عشقی که مامانی و بابایی بهش دارن رو لابه لای خاطراتش پیدا کنه. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
| ||||||||||||||||
شما هم با نظرهای گرمتون احساستونو به من منتقل کنید 
زن و شوهر توافق کردن که در را به روی هیچکس باز نکن ...! 
و چنـد گوسفند را سر بریـد و میهمانی مفصلی داد...
و
میهمانی دادن چیست...؟!
تبادل لینک هوشمند 
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان 
